از احتمال جنگ تا سرنگونی رژیم
کوروش سمیعی

 

هیچ جریانی جز مسئله حمله نظامی به ایران و احتمال وقوع جنگ نمی توانست جمهوری اسلامی را که در گرداب بحران های سیاسی درونی جامعه و قطب هایش گیر کرده را به وجد بیاود! برای لاپوشانی کردن جریان اختلاس 3 هزار میلیاردی که یکی از هزاران ارقامی است که از جیب این مردم دزدیده می شود، برای تحت الشعاع قرار دادن افزایش تورم و رو به فزونی رفتن فشار فقر بر جامعه، برای توجیه سیاست های سرکوبگرانه عليه مخالفين و هزینه های تروریستی در سوریه و لبنان و صدها نقطه دیگر٬ براى فرار از بن بست هاى همه جانبه و تقابل با خطر سرنگونى این حکومت اسلامی حتما نیاز به خطری مثل جنگ دارد! امروز بحران های کارگری و افزایش میزان فقر در جامعه از قبل فشار تحریم ها بر مردم آن چنان کمر شکن شده که زندگی بسیاری از مردم را به مرز از هم پاشیدگی کشانده اما در این میان خامنه ای و دست نشانده هایش اعتقاد دارند که این تحریم ها درصدی تاثیر بر کشور نداشته است! روز به روز موجی از کارگران اخراجی به نیروی بیکار در جامعه اضافه می شود اما احمدی نژاد و دارو دسته اش می گویند که دولتشان 2 میلیون و 500 هزار فرصت شغلی در هر سال ایجاد کرده !

تا دلتان بخواهد بین واقعیت جامعه ایران و واکنش هاى رژیم نسبت به این حقایق پارادوکس وجود دارد و تا ابد و دهر هم این غائله ادامه پیدا خواهد کرد اگر شرایط عکس العمل نشان دادن ما نسبت به این رژیم برای سرنگونی اش رو به سازماندهى و تسریع حرکت نکند! این جامعه دیگر بیش از این توان برای تحمل فشارهایی که از طریق این حکومت بر آن تحمیل میشود را ندارد. حساب این مردم با این حکومت صاف است. "انتخابات" مجلس اسلامى خلوت تر از همیشه برگزار شد و حتى شویِ رای دادن خاتمی هم نتوانست به تعداد تماشاچی های این نمایش مضحک اضافه کند! حتى کسانی که سنگ اصلاحات و دو خرداد را به سینه می زنند هم امروز از به سمت هیچ حرکت کردن خود سرخورده شدند و تدريجا پشت آمريکا و نيروهاى پنتاگون بسيج ميشوند. اين نيروها سابقه روشنی در همگام شدن با مطالبات مردمی ندارند و امروز نيز فاصله شان از حکومت اسلامى به معنى پيوستن به صف مبارزات مردم براى سرنگونى انقلابى اين حکومت نيست. اين نيروها همواره از ارتجاع دفاع کرده اند و مدافع ارتجاع هم باقى خواهند ماند٬ گيرم شناسنامه و پرچم ارتجاع تغيير کند.

اما کسانی که هنوز سعی در تحریف سرنگونی طلبی مردم دارند، کسانی که پشت سر خاتمی نماز آشتی ملی می خوانند و با دموکراسی شیدایی و پایبند بودن به مقدسات و هزار بهانه دیگر موتور آدمکشی رژیم را در حال کار کردن نگاه داشته اند از همدستان قاتلین و شکنجه گران این مردم خواهند بود! در پستوهای اوین و شکنجه گاه های این رژیم قشون قشون مبارزانی هستند که هفته ها در انفرادی به سر می برند و بدنشان کبود از شکنجه است. هزاران اعدامی سیاسی در انتظار اعدام و زیر خاک وجود دارند که نه نامی از آنها در میان است و نه نشانه ای. کسانی که برای آزادی و رسیدن به جامعه ای برابر دست به مبارزه زده اند! کمترين اينها هزار شرف دارند به موسوی و کروبی هایی که در لابی های قدرت و چانه زنی های سهم خواهی دچاره خانه نشینی شدند! چشم ها را باید نسبت به واقعیت جامعه باز کرد. وقت آن رسیده که کليه نيروهائى که اساس وضع موجود بيزارند تبدیل به جریانی عملی و قدرتمند در جامعه شوند و با تمام قدرت با شعار مرگ بر جمهوری اسلامی پايه هاى فردای آزادی جامعه را بنا بگذارند.  

اینکه آیا جنگ میشود یا نمیشود٬ اینکه آیا تحریم های بین المللی برداشته میشود یا نمیشود٬ اینکه بحران اتمی ایران با مذاکره و کوتاه آمدن یک قطب متخاصم ختم به خیر میشود یا نمیشود٬ عليرغم تاثيرات بلافصل و يا رفع مخاطرات در اساس ربطى به تحقق آزادى و رفاه مردم ايران ندارد. تحقق آزادى در ايران راهى جز سرنگونى انقلابى حکومت اسلامى ندارد و هر تغييرى در بالا به هر شيوه اى نسخه اى براى تداوم وضع موجود به شکلى ديگر است. این حکومت بیش از سی و یک سال است که با همین اندازه فشار و نو آوری و نوع آوری در محدود کردن آزادی های مردم و اعمال شکنجه و جنایت روی کار مانده و بعد از این هم حتى با برگشتن به شرایط قبل از این بحران ها درصدی عوض نخواهد شد. این سیستم بورژوایی اسلامی در هیچ قالب و رویکردی نمیتواند با مطالبات مردمی در یک سو قرار بگیرد. وقت آن رسیده به همان گونه که این مردم با انتخاب کردن مبارزه مشخص سیاسی تکلیف خود را با این حکومت و سرکرده هایش روشن کرده اند، اقلیتی که هنوز در خواب به سر می برند نیز با چشمی بیدار و فریادی سرا با شعار مرگ بر جمهوری اسلامی تمامی این رژیم را نشانه بگیرند .

تنها راه خروج از شرایط اسفبار فعلی، سرنگونی جمهوری اسلامی و انقلابی کمونیستی است. پروژه ای که حزب اتحاد کمونیسم کارگری ایران دنبال ميکند و در تلاش برای سازماندهی کردن آنست. بیشک پیوستن به این حزب می تواند رسیدن به این امر را تسریع بخشید .

زنده باد سوسیالیسم
زنده باد حزب اتحاد کمونیسم کارگری